انتقاد عبدی از «سربازی اجباری» / فرزندان کدامیک از اصحاب قدرت به سراوان یا محلهای مشابه میروند؟
تاریخ انتشار: ۴ خرداد ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۸۲۶۶۵۴
خبر شهادت ۵ مرزبان جوان در روزهای گذشته مایه تاثر شد و بازخورد زیادی در افکار عمومی داشت که در اینجا جا دارد فقدان آنان را به خانوادههایشان تسلیت بگوییم.باید اقرار کنم که درباره سربازی اجباری ننوشتهام و این انتقادی جدی است، زیرا بخش مهمی از زندگی پسران این سرزمین را دچار مشکل کرده و عجیبتر اینکه برخی از خانوادهها برای خلاص شدن از این دوره که آن را مُخلِّ زندگی عادی فرزند خود میدانند، به ترفندهای عجیبی رو میآورند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
فرستادن فرزند به خارج از کشور، اقدام به طلاقهای صوری که در مواردی به طلاق قطعی نیز ختم میشود!! و پارتیبازی و خرید کارت پایانخدمت جعلی و... بخشی از عوارض جانبی این سیاست است. یا بسیاری به سربازی نمیروند (گفته میشود چند میلیون نفر هستند) و تبعات نداشتن زندگی بدون برگه پایان خدمت را که زندگی در خوف و رجاست تحمل میکنند و در بسیاری از زمینهها محروم از حقوق شهروندی میشوند که دور زدن آنها عوارض فراوانی دارد. حتی برخی خود را دچار مشکل جسمی میکنند تا بلکه از نظر پزشکی معاف شوند و... در این یادداشت با توجه به شهادت ۵ جوان کشور در مرز سراوان که ۳ نفرشان سرباز بودند، میکوشم که به منطق نادرست این سیاست اشاره کنم.اجباری بودن سربازی، سنت قدیمی است و به زمانی تعلق داشته که از یکسو ارتش حرفهای وجود نداشت و هر گاه نیاز بود از ولایات، ایلات، قبایل میخواستند که تعدادی را به عنوان سرباز و برای مدت محدود به مرکز گسیل دارند. حتی میرفتند و «سربازگیری» میکردند، گویی به شکار سرباز میرفتند، و پس از درگیری و جنگ نیز اگر زنده میماندند، به کار خود بازمیگشتند. از سوی دیگر امور نظامی نیز چندان حرفهای و تخصصی نبود و از همه مهمتر رابطه حکومتها و دولتها، قراردادی نبود، بلکه مبتنی بر زور بود. البته این سنت در برخی کشورهای پیشرفته نیز همچنان حاکم است، ولی بسیار تعدیل شده و به دوره آموزشی کوتاهمدت و تداوم آموزش در طول چند سال و پرداخت کامل حقوق و دستمزد از سوی محل کار یا دولت محدود شده است و افراد نیز اغلب با رغبت کافی وارد این دوره میشوند. هرچند در همین کشورها نیز این جریان در حال ضعیف شدن است. پس چرا این سنت در برخی از کشورها همچنان ادامه یافته است؟
به نظرم چند علت مهم است؛ اول به این علت که حس تعلق خاطر در دفاع از کشور ضعیف شده، در نتیجه ممکن است افراد رغبتی به حضور داوطلبانه برای دفاع از کشور نداشته باشند. داوطلبی در امر سربازی اهمیت اصلی را دارد. اگر زمان جنگ را به یاد بیاوریم این مسئله برجسته میشود. علت دوم وجه اقتصادی است. برای داشتن یک ارتش و نیروی نظامی تماموقت و حرفهای، نیازمند افراد بیشتر و با تامین منابع مالی بیشتری هستند، که این نیازمند بودجه است.
اگر اقتصاد ضعیف باشد، طبعاً امکان تأمین این منابع نیست، بنابراین در کشورهای با اقتصاد ضعیف، سربازی اجباری نوعی مالیات گرفتن از مردم در قالب نیروی کار است. اتفاقاً آنان که به عنوان عدالت از سربازی اجباری دفاع میکنند، توجه ندارند که بیعدالتی از همین جا آغاز میشود و کسانی که پول و قدرت و پارتی دارند قادرند که مسئله را به نحو مطلوب خودشان حل کنند. همین الان کدامیک از فرزندان اصحاب قدرت به سراوان یا محلهای مشابه میروند؟ آنان همگی یا امریه دارند و زیر کولر و کنار شوفاژ و با پول مکفی مشغول خدمت مقدس سربازی هستند و ساعت ۴ هم در سطح شهر با دوستان همجنس و غیرهمجنس خود مشغول تفریح میشوند.
یا حتی برخی تحت عنوان محافظ پدر یا مسئول دفتر پدری که نماینده است مشغول به خدمت به خود هستند. ولی این سربازان شهید، بچههای سرخس و چناران یعنی مناطق درجه چندم استان خراسان بودند. نکته مهم در سربازی اجباری این است که حس سرباز در این جایگاه بسیار ناخوشایند است. حتی بالادستیها نیز به آنان به چشم نیروی بیگاریشونده نگاه میکنند و خود سرباز هم حس بیگاری دادن دارد. کاری را که برای پایان یافتن آن روزشماری کنید، قطعاً ناخوشایند است. نکته دیگر اینکه آنان در حال کار و ایجاد ارزش افزوده هستند، ولی هیچگاه در محاسبات اقتصادی منظور نمیشوند، مثل کار زنان در خانه است که محاسبه نمیشود. دلایل دیگری هم در بقای سربازی اجباری وجود دارد که شاید مهمتر از دلایل قبلی باشد. حکومتها گمان میکنند که از این طریق اعمال سلطه به جوانان بهویژه پسران نموده و آنان را تحت کنترل خود در میآورند. این شیوه سیطره بر جامعه حتی از لحاظ روانی و سیاسی زیانبار است. بنابراین راهحل ماجرا را باید در جای دیگری جستوجو کرد.
اول از همه آموزش نظامی و محدود برای همگان اجباری شود و یک ارتش ذخیره با سلسله مراتب مشخص و حتی امتیازات خوب، مثل آنچه که در برخی از کشورها وجود دارد، ایجاد شود؛ با آموزشهای سالانه، البته جدی و نه صوری و سطحی، و با امکانات مناسب زندگی، بهطوریکه اختلالی در زندگی افراد ایجاد نکند. در مرحله بعد ایجاد منابع مالی ثابت و از طریق مالیات برای استخدام افراد در قالب سربازیهای مثلاً ۵ساله با حقوق کافی، که اگر خواست پس از آن هم به عنوان نیروی نظامی ادامه دهد. این وضعیت قابل دوام و قبول نیست که جوانان کشور را در ۱۹ سالگی و بدون اعتمادبهنفس کافی از سر کلاس درس به سربازی ببرند و در مرزها در برابر اشرار یا نیروهای دیگر قرار گیرند.
بیشتر بخوانید:
۲۱۲۲۰
منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: عباس عبدی سربازی نیروهای مسلح سربازی اجباری حرفه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۸۲۶۶۵۴ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
افزایش ۱۱۰ درصدی قیمت کتاب
آمار نشر در فروردین ماه حاکی از افزایش ۱۱۰ درصدی قیمت کتاب در فروردین ماه نسبت به بازه زمانی مشابه سال گذشته دارد، در حال شمارگان کتاب نیز ۵۷ درصد افزایش داشته است.
به گزارش تسنیم، براساس آمارهای موجود در خانه کتاب و ادبیات ایران، در نخستین ماه از سال جدید، نشر ایران شاهد انتشار ۵ هزار و ۲۱ عنوان کتاب تازه بوده است، که نسبت به بازه زمانی مشابه در سال گذشته شاهد افزایش ۲۴ درصدی بودهایم.
از این میان ۳ هزار و ۶۶۲ عنوان تالیفی و هزار و ۳۵۹ عنوان ترجمه بوده است. ناشران تهرانی ۳ هزار و ۶۳۳ عنوان کتاب منتشر کرده و ناشران شهرستانی هزار و ۳۳۸ عنوان.
در میان کتابهای منتشر شده فروردین ماه، ۳ هزار و ۱۰ عنوان چاپ اول و ۲ هزار و ۱۱ عنوان تجدید چاپ بوده است، شمارگان کل کتابهای منتشر شده شش میلیون و سیصد و سی هزار و دویست و شصت و چهار نسخه بوده است، اگرچه تعداد عناوین نسبت به بازه زمانی مشابه ۲۴ درصد افزایش داشته است،، اما شمارگان کل کتابها با ۵۰ درصد افزایش روبرو بوده است.
میانگین شمارگان هر عنوان نیز هزار و ۲۶۰ نسخه بوده است که نسبت به بازه زمانی مشابه در سال گذشته افزایش داشته است که نسبت به بازه زمانی مشابه ۵۷ درصد افزایش داشته است.
ارزش ریالی کتابهای منتشر شده در فروردین ماه، ۱۱ میلیارد و شصت و دو میلیون و پانصد و هفتاد و یک هزار و نود ریال بوده و میانگین قیمت کتاب نیز به ۱۷۰ هزار تومان رسیده است. این در حالی است که در فروردین ماه سال گذشته میانگین قیمت کتاب ۸۱ هزار تومان بوده است، یعنی افزایش ۱۱۰ درصدی را در قیمتها در آستانه نمایشگاه کتاب تجربه میکنیم. میانگین قیمت کتاب نیز از صفحهای ۵۰۰ تومان به صفحهای هزار و ۲۰۰ تومان رسیده است.
افزایش ۱۱۰ درصدی قیمت کتاب در آستانه نمایشگاه کتاب در حالی اتفاق افتاده است که قیمت کاغذ نسبت به بازه زمانی مشابه سال گذشته افزایشی نداشته و تعرفههای چاپ نیز اخیراً و برای ماههای پیش رو با افزایش همراه بوده است.
در میان ردههای دیویی نشر کودک و نوجوان با ۹۲۱ عنوان کتاب در صدر قرار دارد و پس از آن ادبیات با ۹۰۹ عنوان و کمک درسی با ۷۳۱ عنوان در ردههای بعدی قرار دارند، کمترین عناوین منتشره نیز با ۶۰ عنوان به حوزه کلیات اختصاص دارد.
در حوزه کودک و نوجوان از ۹۲۱ عنوان کتاب منتشره ۵۶۸ عنوان تالیفی و ۳۵۳ عنوان ترجمه بوده است، اگر چه فاصله ترجمه و تالیف در این حوزه چندان نگران کننده نیست،، اما وقتی آمار کتابهای چاپ اول این حوزه را در قیاس با تجدید چاپیها بررسی کنیم، خواهیم دید که روند حرکت ناشران به سمت کتابهای تجدید چاپ و کاهش تالیفات تازه در این حوزه ادامه دار بوده و وضعیت نگرانکنندهای را ایجاد کرده است.
شمار کتابهای چاپ اول این حوزه ۴۳۵ عنوان و شمار تجدید چاپیها ۴۸۶ عنوان بوده است. میانگین شمارگان کتاب در حوزه کودک و نوجوان نیز هزار و ۴۵۸ نسخه بوده است. اما قیمت کتابهای کودک و نوجوان نیز با افزایش روبرو بوده است، از ۵۲ هزار تومان در فروردین سال گذشته به ۷۶ هزار تومان رسیده است. به عبارت دیگر ۴۴ درصد گرانتر شده است.